قران دوبار برخی از مردم را به حیوانات تشبیه میکند:
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ (فرقان/44)(آیا میپنداری أکثر آنها میشنوند یا تعقل میکنند، آنها مثلِ حیواناتند)
پس أهل قرآن باید ببینند أنعام چگونهاند تا مثل آنها نباشند.
أنعام مثلِ گاو أهلِ چریدن، مثل خروس أهلِ هوسرانی، مثلِ مرغ أهلِ آشغالخوری، مثلِ خوک أهلِ نجاستخواری، مثلِ الاغ أهل بارکشی و حماقت، مثلِ پلنگ أهل حسادت و خراشیدن چهرة ماه دیگران، مثلِ مار أهلِ نیشزدن، مثلِ سگ أهل پاچهگرفتن و واق واق کردن، مثل شیر أهل تکبر، مثل عنکبوت أهل إنزوا و شکار و هضم دیگران، مثلِ خرس أهل دلسوزیهای احمقانه، مثلِ گربه أهل بیوفائی و تکخوری، یا مثلِ گوسفند أهل تلاش برای غذای لذیذ دیگران بودنند.
اما انسان با هنر گوشدادن ، بصیرت ، تفکر (برترین عبادت) و تعقل (عامل تعهد) و هنر تفقه (روشنکننده تکلیف) به انسانیت میرسد.
پس لطفا بدون قضاوت دیگران بکوشیم خودمان مثل أنعام نباشیم.